{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
مهربانیم را چنان گریاندند که بوی نا گرفت . . نامهربان شدم …
گذشت آنوقت هایی که مردم همدیگر را دور میزدند ،حالا از روی هم رد می شوند.
بازی با رنگها بسیار زیبا و آرامش بخش است ،، به شرطی که از آن برای رنگ کردن همدیگر استفاده نکنیم
از درد های کوچک است که آدم می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد ، لال می شوی….
ارزش بعضیا اندازه اشکه که از چشمات بیفتن نه اندازه نبض که اگه نباشی نباشن …
نترسم که با دیگری خو کنی تو با من چه کردی که با او کنی ؟
هنوز رو خاکیم یادمان نمیکنند! وای به روزی که خاکمان کنند!!!!
کاش بودی تا من نیز چیزی برای از دست دادن داشتم…
خسته ام از لبخند اجباری / خسته از حرفهای تکراری خسته ام از آدمهای تکراری / خسته از محبت های خالی
پیش هر تیغی سپر باید گرفت / پیش تیغ دوست سر باید گرفت جانب خود را مبین گر عاشقی / جانب دوست در نظر باید گرفت
تنها گرگها نیستند که لباس میش می پوشند گاهی پرستوها هم لباس مرغ عشق برتن می کنند.. عاشق که شدی کوچ میکنند
خیلی از یخ کردن های ما از سرما نیست…..لحن بعضی ها زمستونیه……
در عجبم چطور هنوز ستون فقراتت سالم است وقتی با این انهدام سخت از چشمانم افتادی !
خواهش میکنم : بی حوصلگی هایم را ببخش ، بداخلاقی هایم را فراموش کن ، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ، در عوض من هم تورا می بخشم که مسبب همه ی اینهایی
تو آنی نبودی که فکرش را می کردم، زیرا باعث شدی آنی شوم که فکرش را هم نمی کردم . . .
همیشه می دانستم مارها دست ندارند … ! امّا در عجبم چگونه ماری چون تو ! دستِ دوستی به سویم دراز کرد … !!!
مهربانیم را چنان گریاندند که بوی نا گرفت . . نامهربان شدم …
گذشت آنوقت هایی که مردم همدیگر را دور میزدند ،حالا از روی هم رد می شوند.
بازی با رنگها بسیار زیبا و آرامش بخش است ،، به شرطی که از آن برای رنگ کردن همدیگر استفاده نکنیم
از درد های کوچک است که آدم می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد ، لال می شوی….
ارزش بعضیا اندازه اشکه که از چشمات بیفتن نه اندازه نبض که اگه نباشی نباشن …
نترسم که با دیگری خو کنی تو با من چه کردی که با او کنی ؟
هنوز رو خاکیم یادمان نمیکنند! وای به روزی که خاکمان کنند!!!!
کاش بودی تا من نیز چیزی برای از دست دادن داشتم…
خسته ام از لبخند اجباری / خسته از حرفهای تکراری خسته ام از آدمهای تکراری / خسته از محبت های خالی
پیش هر تیغی سپر باید گرفت / پیش تیغ دوست سر باید گرفت جانب خود را مبین گر عاشقی / جانب دوست در نظر باید گرفت
تنها گرگها نیستند که لباس میش می پوشند گاهی پرستوها هم لباس مرغ عشق برتن می کنند.. عاشق که شدی کوچ میکنند
خیلی از یخ کردن های ما از سرما نیست…..لحن بعضی ها زمستونیه……
در عجبم چطور هنوز ستون فقراتت سالم است وقتی با این انهدام سخت از چشمانم افتادی !
خواهش میکنم : بی حوصلگی هایم را ببخش ، بداخلاقی هایم را فراموش کن ، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ، در عوض من هم تورا می بخشم که مسبب همه ی اینهایی
تو آنی نبودی که فکرش را می کردم، زیرا باعث شدی آنی شوم که فکرش را هم نمی کردم . . .
همیشه می دانستم مارها دست ندارند … ! امّا در عجبم چگونه ماری چون تو ! دستِ دوستی به سویم دراز کرد … !!!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}